شما به عنوان یک معمار چه ویژگی هایی دارید که خودتان از آن بی خبرید؟
اگر به فکر ترک معماری هستید تا کار متفاوتی را امتحان کنید،این کار را بکنید؛شما از آن چه که فکر می کنید،واجدشرایط ترید…
تصمیم برای معمار شدن مانند انتخاب راهی برای کل زندگی است.مدرسه ی معماری شما را برای خیلی از فعالیت ها در بیرون از خود آماده می کند.از جمله:
اهمیت دادن به جزییات
یک معمار به خوبی می تواند تشخیص دهد که دو شیء هم خط نیستند یا دو رنگ Hue های متفاوتی دارند.در ابتدا کسب این مهارت ممکن است آزاردهنده باشد اما اگر شانس خود را در صنایع دیگر امتحان کنیم می فهمیم که این یک نعمت بزرگ است.همکاران جدید ما چنین ساختاری را در DNA خود ندارند و این موضوع می تواند مارا متفاوت کند.
سازمان دهی کردن
بدون توجه به اینکه ما ایده ی کار خود را از کجا پیدا کرده ایم،نگهداری سالم و در دسترس آن یک مهارت است که ما را قادر می سازد تا طرح خود را پیش ببریم.روم کولهاس می گوید:
ارزش عالی معماری در آینده شاید خود معماری نباشد بلکه دانش سازماندهی کردن است.
ارتباط برقرارکردن
ایده های شاهکار طراحی ممکن است از ذهن ما بیرون بیایند اما تا زمانی که به طور موثر با آن ها ارتیاط برقرار نکنیم ارزشی ندارند.اولین ارائه ی ما احتمالا بازتاب ضعیفی از طرح بزرگی است که در ذهن داریم و به مرور ایده های ما روی کاغذ با نیاز اندکی به کلمات زنده می شوند.این مهارت برقراری ارتباط در هر حوزه ای که به آن وارد شویم از ملزومات خواهد بود و ما این را بارها تمرین کرده ایم.
ارائه دادن
تکرار مداوم ارائه دادن کارها ما را از مبتدیان خجالتی به حرفه ای های قاطع تبدیل می کند.در خارج از معماری مهارت ارائه دادن اغلب به مدیران سطح بالا اختصاص دارد و کارمندی که بتواند این کار را انجام دهد بسیار ارزشمند خواهد بود.
مدیریت سهام داران
ما یاد می گیریم که چگونه بفهمیم هر بازبینی از کار ما چه می خواهد،چگونه با افرادی با پس زمینه های مختلف صحبت کنیم و چگونه بیشتر شنوندگان را قانع کنیم.اساتید ما به ما روش های تفکر درباره ی یک مشکل را پیشنهاد می کنند اما در نهایت ما مسئول تصمیم گیری درباره ی چگونگی پیش برد طرح خود هستیم.این ایجاد تعامل بین دفاع از ایده و پذیرش راهنمایی ها در صنایع دیگری که نیاز به کار مشترک بین چندین ذینفع دارند،بسیار کلیدی است.
مهارت حل مسئله
تبدیل محدودیت ها به فرصت ها هسته ی اصلی نوآوری است و ما براساس چالش ها طراحی می کنیم.این امر به ما این امکان را می دهد که در هرکاری به از بین بردن موانع فکر نکنیم بلکه با روش های جدید و خلاقانه در اطراف زمینه کار کنیم.
گرفتن بازخورد
حل چالش های طراحی، یک مرحله ای نیست.ما یک چشم انتقادی ایجاد می کنیم و دائما به این فکر می کنیم که چگونه می توانیم طرح هایمان را بهبود ببخشیم.ما به آسانی می توانیم کار خود و دیگران را نقد کنیم و تشخیص دهیم که نقد به معنای انتقاد نیست.هدف ما از یادگیری و توسعه فراتر از طراحی می رود و به این می اندیشیم که چگونه می توانیم ارتباط بهتری داشته باشیم؟چگونه مکالمات پرتنشمان را مدیریت کنیم؟ و در نتیجه می توانیم به وضوح به کار خود نگاه کنیم،روزنه هایی در آن بیابیم و برای ضدعفونی کردن آن اقدام کنیم.
قابلیت سازگار شدن
در دانشکده ی معماری،ما چندین راه برای هر مسئله ارزیابی و آزمایش می کنیم.این امر در آغاز برای ما سخت است اما به مرور آسان می شود و می فهمیم که سازگاری رمز موفقیت است.این موضوع فراتر از حوزه ی معماری است.مدیریت خوب به توانایی سازگاری با زمینه های متغیر متکی است.پس از آن درهر محیطی که کار کنیم یک فرآیند مداوم سنجش و پاسخ برای تصمیم گیری موثر بسیار مهم است و ما این را آموخته ایم.
کارآفرینی
دانشکده ی معماری به ما می آوزد چگونه مستقل کار کنیم بدون این که کسی به ما بگوید چه کاری انجام دهیم و چه موقع.در نتیجه وقتی به حوزه ای فراتر از معماری می رویم،این استقلال به ما نتیجه می دهد.
سخت کوشی
حداقل چیزی که ما در معماری می آموزیم اخلاق سخت کوشی است.شب بیداری ها،دست بریده شده با ابزار،اشک و… پوست ما را کلفت کرده است.ما می فهمیم که نتایج یک شبه حاصل نمی شود و سخت کوشی مهارتی است که دستمزد خوبی دارد.
امیدوارم که از مطالعه ی این مطلب لذت برده باشید.لطفا مارو از نظراتتون بهرمند کنید.
گردآورنده:معصومه معصومی
درباره مدیریت
آتلیه معماری فطرس در تلاش است تا گامی عظیم در خدمت به معماری این مرز و بوم بردارد...
نوشته های بیشتر از مدیریت
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.